سلام سلام دوستان چطوره حال شما
من که خیلی خوشحالــــــــــــــــــــم
دوستان میدونید چرا خوشحالم
چون امروز تولد وبلاگم
امروز وبلاگم شده یکسال و7روز داره
هفت روز دنبالتر جشن تولدش گرفتم
چون تو ایام قدر بود
لازم بود جشن تولد وبلاگم بگیرم
اول از همه از عزیزی که این وبلاگ و برام ساخته و وبلاگ نوشتن
و یادم داد تشکر کنم ولی نمیدونم چه جوری ازش تشکر کنم
دستش درد نکنه امیدوارم هر آرزویی داره هر چه زودتر بهش برسه
ولی توی این یکسال این وبلاگ و اینترنت شد همدم و مونس تنهایهای من
هر چه درد دلی داشتم براش نوشتم کوتاه بلند هیچ وقت از
دستم شاکی نشد و بهم نگفت که ازت خسته شدم
ولی هر وقت خواستم با یکی درد دل کنم بهم میگفت حوصله ندارم
شده بودم یه آدم بی کس وتنها ولی حالا نه یه وبلاگ دارم هر چه
درد دلی دارم بهش میکنم و اونم با جون دل ازم استقبال میکنه
بعداز درد دلام دوستای خوب و مهربونی پیدا کردم که حتی تو خوابم نمیدیدم
حالا هم خیلی خیلی خوشحالم و از دوستای عزیزم تشکر میکنم که
همیشه بهم سر میزنند وبا نظرات خودشون خوشحالم میکنند
دست دوستان گلم درد نکنه منتظر حضور گرمتون هستم شاد و موفق باشید
همدم تنهایهای من
تولــــــــــــــــــــدت مبــــــــــــــــــــــــارک
نوش جونتووووووون
دوستان مهربووونم خیــــــــلی دووووووووستون دارم
و در آخر هم بازم از عزیزم تشکر میکنم دست
گلت درد نکنه خیلی خیلی ممنونم ازت
واز خدا میخوام به تمام آرزوهات برسی وهمیشه شاد سر بلند باشی
وهمیشه شادی وتو چشمات ببینم
دوستان عزیزمنتظرنظراتتون هستم
نوشته شده توسط زهرا در یکشنبه 89/6/14 ساعت 12:46 صبح موضوع | لینک ثابت
آخرین نوشته ها
به نام خدا
بهارم بی تو سرد است پدر
دلم میخواد پرستارم تو باشی پدر
چهاردهم آذردومین سالگرد ویران شدن زندگیم پدر
محرم بی پدری رسید
675 روز بـــــــی پـــــــدری گــــــذشـــــــــت...
پـــــــــــــــــــــــــــــــدر
فقط پدرم را می خواهم...
وقتی پدر نداری
تمام آرزوهای من...
من هم... روزگاری... پدر داشتم...
277 روز بابا جونم دلتنگتم
خدایا:
درد غم بی پدری
[عناوین آرشیوشده]
درباره وبلاگ
زهرا
برای ظهور آقا امام زمان (عج) و شادی روح پدرم صلوات
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ...?
کاش بـودی پدرتـا دلـم تنهــا نبـود
تـا اسیــر غصــه فــردا نبــود
کاش بــودی پدرتا بـرای قلـب مـن
زنــدگی این گونه بی معنا نبـود
کاش بـودی پدرتا لبـان سـرد مــن
قصـه گـوی غصـه غـم هـا نبـود
کاش بـودی پدرتا نگـاه خستــه ام
بی خبـر از مــوج و از دریـا نبـود
کاش بـودی پدرتـا زمستـان دلــم
این چنین پرسوز و پرسرما نبود
کاش بـودی پدرتـا فقـط باور کنی
بعد تــو ایــن زنــدگی زیبـا نبـود
فهرست اصلی
دوستان
نوشته های پیشین
سایر امکانات
POWERED BY
language="java" src="