Img4UpImg4UpImg4UpImg4Up

www.deltangimt.blogfa.com
خدای من

دلیل گریه هام شاید واسه غربتیه که دارم

شایدم واسه شستن گناهام باشه

نمی دونم احتمالا" هم به خاطر این باشه که

وقتی عظمت خدا رو حس می کنم احساس حقارت می کنم

خدایی که تو قلبم جا دادم از این نبوده که بخوام خلوت تنهاییهامو پر کنم

خدا به خاطر این تو قلبمه چون بهش نیاز دارم مثل همه ی آدمای دنیا

می خوام وقتی اشک می ریزم هر قطره اشک اسم خدا رو روی گونه هام حک کنه

می خوام وقتی اشک به انتهای زندگیش می رسه رد پا بذاره و دوباره متولد بشه

دیروز وقتی داشتم با هیبت از کنار زندگی رد می شدم

فکر می کردم زندگی همون خداییه که باید تو قلبم باشه

ولی اشتباه می کردم چون وقتی ازش گذشتم از چشمم افتاد

بعد با کسی تا جایی همسفر شدم خیال کردم دیگه حتما" خودشه

ولی وقتی وسط راه منو رها کرد فهمیدم اینم نیست

از اون روز به بعد هیچ چیز و هیچ کس را با خدا اشتباه نمی گیرم

خدای من آنست که روحش در من جاریست

فقط اوست که گریه هایم را می بیند

او صدایم را می شنود

گناهان صغیره و کبیره ی مرا می بخشد

او را چه دوست داشته باشم چه نداشته باشم دوستم دارد همیشه با من است

خدایی که نزدیکتر از رگ گردن به من است

خدایا رحمتت را در اشکهایم قرار بده

عشق من

خداوندا !

وقتی که دستهایم را به سوی آسمان آبی دراز می کنم

و تو را صدا می زنم آن قدر نام زیبایت را تکرار می کنم

تا مطمئن شوم که صدایم را شنیده ای .

پروردگارا !

من خوب می دانم که تو حتی از خود ما هم به ما نزدیک تری

و حتی اگر چیزی هم نگوییم از هرچه که در دلمان هست آگاهی .

اما مادرم می گوید که تو دوست داری بنده هایت همیشه تو را صدا کنند

تا همیشه به یاد تو باشند و تو هم در دل آن ها خانه کنی .

خدایا !

تو خود یاری مان کن

تا هر روز و هر شب سعادت با تو سخن گفتن نصیبمان شود

و تو را صدا بزنیم تا دل کوچکمان برای همیشه خانه ی خدای بزرگمان باشد

بوی غربت می دهم اما غریبه نیستم

گر چه می دانم که عمری در غریبی زیستم

مثل رودی بستر این خاک را طی کرده ام

!!! تا بفهمم عاقبت در جستجوی چیستم ... ؟؟؟


منتظر نظراتتون هستم و دوستون دارم



نظر  

نوشته شده توسط زهرا در جمعه 89/4/11 ساعت 12:25 عصر موضوع | لینک ثابت