بچه را دیده ای...
آن زمانی که در بازار...
دست پدر را می کشد...
خودش را به زمین می کوبد...
گریه می کند...
و فریاد می زند...
من فلان چیز را میخوام...
کاری ندارد... و نمی فهمد... که شاید... پدر پول ندارد...
فقط می خواهد...
حال این روزهای من...
شبیه آن بچه است...
خدایا...
من نمی دانم... نمی فهمم...
و کاری هم ندارم که می شود یا نمی شود...
من از تمام دنیایی که آفریده ای...
فقط پدرم را می خواهم...
همین...
حتما شنیده اید...
که می گویند...
«هرچه بگندد نمکش می زنند...
وای به روزی که بگندد نمک...»
این را هم از من بشنوید...
آغوش پر مهر پدری...
تنها آرام بخش طبیعی تمام دردهاست....
وای از آن روزی که...
تمام دردمان...
نبود همین آغوش پرمهر پدری باشد...
کدام مسکنی...
قادر خواهد بود...
این درد را... تسکین بخشد...
کدام مسکن...
کدام آرام بخش...
کدام دارو...
پدرجانم... بی تو وجودم بی فروغ است...
نوشته شده توسط زهرا در دوشنبه 93/4/9 ساعت 4:26 عصر موضوع | لینک ثابت
آخرین نوشته ها
به نام خدا
بهارم بی تو سرد است پدر
دلم میخواد پرستارم تو باشی پدر
چهاردهم آذردومین سالگرد ویران شدن زندگیم پدر
محرم بی پدری رسید
675 روز بـــــــی پـــــــدری گــــــذشـــــــــت...
پـــــــــــــــــــــــــــــــدر
فقط پدرم را می خواهم...
وقتی پدر نداری
تمام آرزوهای من...
من هم... روزگاری... پدر داشتم...
277 روز بابا جونم دلتنگتم
خدایا:
درد غم بی پدری
[عناوین آرشیوشده]
درباره وبلاگ
زهرا
برای ظهور آقا امام زمان (عج) و شادی روح پدرم صلوات
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ...?
کاش بـودی پدرتـا دلـم تنهــا نبـود
تـا اسیــر غصــه فــردا نبــود
کاش بــودی پدرتا بـرای قلـب مـن
زنــدگی این گونه بی معنا نبـود
کاش بـودی پدرتا لبـان سـرد مــن
قصـه گـوی غصـه غـم هـا نبـود
کاش بـودی پدرتا نگـاه خستــه ام
بی خبـر از مــوج و از دریـا نبـود
کاش بـودی پدرتـا زمستـان دلــم
این چنین پرسوز و پرسرما نبود
کاش بـودی پدرتـا فقـط باور کنی
بعد تــو ایــن زنــدگی زیبـا نبـود
فهرست اصلی
دوستان
نوشته های پیشین
سایر امکانات
POWERED BY
language="java" src="