از درد باید بنویسم یا از غم؟!
از دستان خالی باید بنویسم یا از قلبی شکسته یا از چشمان گریان خسته؟!
دستانی که هیچ همراهی ندارند،دستانی که فقط خودشان یکدیگر را نوازش
میکنند و خود را درآغوش می کشند...
قلبی شکسته که پر از غم و اندوه است،همنشینی ندارند و آنقدر شکستند تا
خورد شدند...
چشمانی که در سوی انتظارپدر،نا توان شده اند؛چشمانی که انتظار برگشتن
پدرش را کشیده تا...
از کدام باید بنویسم؟هر کدام درد است و غم...از هر سویشان درد دارند...
خدایا می دانم وقت امتحان تمام نشده است اما من می خواهم زودتر
برگه ام را بدهم...
نوشته شده توسط زهرا در چهارشنبه 92/3/22 ساعت 9:36 عصر موضوع | لینک ثابت
آخرین نوشته ها
به نام خدا
بهارم بی تو سرد است پدر
دلم میخواد پرستارم تو باشی پدر
چهاردهم آذردومین سالگرد ویران شدن زندگیم پدر
محرم بی پدری رسید
675 روز بـــــــی پـــــــدری گــــــذشـــــــــت...
پـــــــــــــــــــــــــــــــدر
فقط پدرم را می خواهم...
وقتی پدر نداری
تمام آرزوهای من...
من هم... روزگاری... پدر داشتم...
277 روز بابا جونم دلتنگتم
خدایا:
درد غم بی پدری
[عناوین آرشیوشده]
درباره وبلاگ
زهرا
برای ظهور آقا امام زمان (عج) و شادی روح پدرم صلوات
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ...?
کاش بـودی پدرتـا دلـم تنهــا نبـود
تـا اسیــر غصــه فــردا نبــود
کاش بــودی پدرتا بـرای قلـب مـن
زنــدگی این گونه بی معنا نبـود
کاش بـودی پدرتا لبـان سـرد مــن
قصـه گـوی غصـه غـم هـا نبـود
کاش بـودی پدرتا نگـاه خستــه ام
بی خبـر از مــوج و از دریـا نبـود
کاش بـودی پدرتـا زمستـان دلــم
این چنین پرسوز و پرسرما نبود
کاش بـودی پدرتـا فقـط باور کنی
بعد تــو ایــن زنــدگی زیبـا نبـود
فهرست اصلی
دوستان
نوشته های پیشین
سایر امکانات
POWERED BY
language="java" src="