• وبلاگ : گل نيلوفر
  • يادداشت : خداحافظي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 67 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    به زمزمه هاي دوردست گوش مي سپارم

    طوفان پيش روست...

    و پشت سر، پل ها همه شکسته

    راهي نيست؛

    محکوم به رفتنيم

    دستي مرا از پس خويش مي کشد

    پاهايم در اختيار نيست

    دچار گشته ام

    دچار بي سببي...

    هوا پر از رفتن است

    بايد بروم

    ...به خويشتن نمي روم اين راه را،

    تو مي داني؛

    در من حس غريبي ست که رنج روزگار را مي شويد

    با غبار خسته ي تن خويش،

    گردي به زمان مي فشانم زين سفر؛

    در پس اين زخم هاي تيره،

    نوري نهفته است؛

    دچار گشته ام...

    مي دانم صبور بايد بود

    صبور بايد بود،

    عبور بايد کرد...

    گشاده و پربار؛

    سکوت سنگيني ست؛

    چه مي توان کردن؟!

    که راه در پيش است؛

    صدا مرا خوانده است..