سلام
ممنونم که اومديشعر مقام عظماي ولايت براي امام زمان تقديمتان ميکنم....
دل را ز بي خودي سر از خود رميدن استجان را هواي از قفس تن پريدن است
از بيم مرگ نيست که سرداده ام فغانبانگ جرس زشوق به منزل رسيدن است
دستم نمي رسد که دل از سينه برکنمباري علاج شکر گريبان دريدن است
شامم سيه تر است ز گيسوي سرکشتخورشيد من برآي که وقت دميدن است
سوي تو اي خلاصه گلزار زندگيمرغ نگه در آرزوي پرکشيدن است
بگرفته آب و رنگ زفيض حضور توهرگل دراين چمن که سزاوار ديدن است
با اهل درد شرح غم خود نمي کنمتقدير قصه دل من ناشنيدن است
آن را که لب به جام هوس گشت آشناروزي (امين) سزا لب حسرت گزيدن است