وقتي ميان نفس و هوس جنگ مي شود
شيطان دوباره دست به نيرنگ مي شود
نقشه کشيده است، مرا دشمنت کند
با لشگر گناه هماهنگ مي شود
دارد حناي توبه و شرمي که داشتم
پيشت عزيز فاطمه بي رنگ مي شود
با هر گناه فاصله مي گيرم از شما
کم کم وجب وجب، دو سه فرسنگ مي شود
اشکم چه شد؟! به جان تو باور نداشتم
روزي دلم ز فرط حسد سنگ مي شود
آقا ببخش، بس که سرم گرم زندگيست
کمتر دلم براي شما تنگ مي شود