اللهم عجل لمولانا الفرجدل را پر از طراوت عطر حضور کن آقا تو را به حضرت زهرا ظهور کنآخر کجايي اي گل خوشبوي فاطمه برگرد و شهر را پر از امواج نور کنشب هاي جمعه ياد تو بيداد مي کند آدينه اي ز کوچه دنيا عبور کن آقا چقدر فاصله اندوه انتظار فکري براي اين سفر راه دور کنزين کن سمند حادثه را تکسوار عشق جان را پر از شراره ي غوغا و شور کنآقا چقدر ضجه زنيم و دعا کنيم يا بازگرد يا دل ما را صبور کن .در اين روزهاي عزيز براي ظهورش بيشتر دعا کنيم.يا علي...
ديشب را تا به صبح به خاطر داري ؟تا صبح باران باريد ...تا صبح آسمان يک ريز گريه کرد ...و من در کنار پنجره ي خيال ... در آغوش کشيدم لحظه هاي با تو بودن را ...من در زير اشک هاي آسمان ...در زير دل گرفته ي چتر باراني ...و تو آن بالا ...جايي فراي تصور ...جايي در اوج ...چتري براي من ...چتري براي آسمان ... چتري براي جهان ...چتري در مقابل غم ها ... اشک ها ...و آنچه ناخوشي ست ...به خاطر داري ... حرف هاي ديشب را :اي خوب ! اي چترِ چتر باراني !اکنون ...اينجا ...در قلب ماه تو ... در آغوش رمضان المبارک ...در جوار سفره ي آسمانيت ...در زير باران رحمتت ...از تو خواستم بشويي از من آنچه از آن من نميداني اش...تا پاک گرداني مرا ... همچون زلال باران ...و به راستي تو غفار الذنوبي ...ديشب ...عاشقانه هايم را شنيدي ...و قنوت دستانم لبريز از باران رحمتت گشت ...و همچنان باران مي باريد ........
خدايا داد از اين دل داد از اين دلنگشتم يك زمان من شاد از اين دلچو فردا داد خواهان داد خواهندبرآرم من دوصد فرياد از اين دل
در همين نزديکي ،کوچه باغي زيباست،که درآن خاطره هايم پيداست،آسمانش آبي است،جوي آبي جاريست و شقايق که درآن آفتابي است، غنچه اي مي خندد،شاخه اي مي رقصد و زمان از گذر ثانيه جا مي ماند،لحظه هايي زيباست ،خاطره يا روياست،هر چه هست ،در نظر من يکتاست،قاب يک خاطره در آن پيداست
ذکــر سحر عــــارف فرزانه نماز است غوغاي دل عاشـــــق ديوانه نماز استرفتم که زنم بر در حــــق دست تمنــا ديــــــدم که کليد در آن خانه نماز استاي قطره به درياي دل خويش نظر کن بر بحر صفا گوهـــــر يکدانه نماز استگفتيم که از کوثـــــر عرفان قدحي ده گفتند مي و ساغر و پيمانه نماز استدر جمع همه سوختگان نيک بگشتيم ديديم که شمع و گل و پروانه نماز است