• وبلاگ : گل نيلوفر
  • يادداشت : ايام فاطميه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 133 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    6   7   8   9      >
     
    + فاني 
    اينجا انتظار خموشان بغضهاي ِ تنهاييست

    اينجا همهمه ي بي صداي تمناي دستان دعايي ِ خاليست

    اينجا گستره ي آسماني ِدلهاي گرفته و دلتنگست

    و هجمه ي اميدهاي پرشکسته

    اينجا سرماي ماندگاريست

    و بهاري که نيامده ، زمستانيست

    "شباهنگ"
    + فاني 
    گاهي

    رنگ بعضي صفحات ياد بعضي نفرات بوي برخي کلمات

    آتش بر خرمن خنده هايت مي زند و

    حسرت يادشان را تنها با آهي از درون پاسخ ميدهي...

    شاديها و خنده ها غم ها و رنج ها غصه ها و قصه ها تجربه ها و آموخته ها

    تمام زندگي اين است و جز اينها هيچ نيست.

    آنچه مهم هست

    کوله بار من و توست از اين دنيا و زندگي که بناست تحفه اي باشد براي پروردگار مهربان ازلي و ابديمان

    باشد که همين ره توشه ،گواهي باشد براي سربلندي و خدايي شدنمان.
    + فاني 

    سلام آبجي گلم خوبي عزيزم؟

    شهادت حضرت زهرا رو بهت تسليت ميگم اميدوارم به حق همين ايام هرچي از خدا ميخواي بهت بدن

    آپتم مثل هميشه عالي بود فدات مهربونم


    salm zahraye aziz

    [c 22 ro baraye shoma sabt kardam

    eltemase doa


    ....اما سلوک مخصوص مردان خدا بود و بس، آنان که با يک نظر عاشق شدند و بر عشقشان استوار ماندند، آنان که به طي الارض و چشم برزخي و رياضت سالکين اين دنيا خنديدند و به سرعت باد تا خود خدا دويدند و رفتند.

    پير سالک ما آن طفل سيزده ساله اي بود که با آن بصيرت، صداي شکسته شدن استخوانهاي خود را زير تانک دشمن شنيد و خنديد.

    پير سالک ما شهيد باکري بود که با آن بصيرت خود، درابتداي جنگ، ماندن و حسرت کشيدن ما را برايمان ترسيم کرد و در قالب وصيت نامه به همه ما فهماند که ايها الناس خودتان را به اين کشتي برسانيد والا اگر در بالاترين قله ي جهان نيز برويد عذاب خدا، شما را فرا خواهد گرفت.

    و هيچ عذابي بالاتر از اين نيست که بعداز بيست و پنج سال خانه نشيني، خار در چشم و استخوان در گلو، در حسرت شهدا اشک بريزي و هيچکس نفهمد که چه مي گويي و خواسته ات چيست.....
    آفرين از تلفيق و ترکيب هنر و فرهنگ و کار زيبايي که شما در وبتان انجام داده ايد... موفق باشيد.

    سلام زهرا جون خوبي گلم؟؟؟

    عزيز نازم من هم تسليت ميگم گلم

    خيلي شعر زيبايي بود

    ممنونم از اينكه خبرم كردي

    شاد باشي

    سلام استفاده کردم مسرور باشي

    سلام سر زده وارد بوستانت شدم موفق باشيد
    ي تو در خلوت تو، شب همه شب بيدارم
    اي سفر که من چشم به راهت دارم
    خانه ام ابري و چشمان تو همچون خورشيد
    چه کنم؟ دست خودم نيست اگر مي بارم
    که براي من از اين پنجره ها حرف بزن
    من بدون تو از اين پنجره ها بيزارم
    جان من، هديه ناچيزي تقديم شما!
    گرچه در شأن شما نيست، همين را دارم
    کاش مي شد در اين حلقه، شبي از شب ها
    دست در دست تو اي خوب ترين بگذارم
    من که تا عشق تو باقي است، زمين گير تو ام
    لا اقل لطف کن از روي زمين بردارم

    با علائم ظهور به روزم و التماس دعا

    آقا نگاهت جاي آهوهاست، مي دانم
    دستان پاکت مثل من تنهاست، مي دانم
    آقا دلت در هيچ ظرفي جا نمي گيرد
    جاي دل تو وسعت درياست ، مي دانم
    مي آيي و با دستهايت پاک خواهي کرد
    اشکي که روي گونه مان پيداست ، مي دانم
    برگشتنت در قلب هاي مرده مردم
    همرنگ طوفاني ترين درياست ، مي دانم
    جاي سرانگشتان پر نورت در اين ظلمت
    مانند رد باد بر شنهاست ، مي دانم
    در باور کوتاه اين مردم نمي گنجد
    وقتي که بيايي اول دعواست ، مي دانم
    اي کاش برگردي که بعد از اين همه دوري
    يک بار حس بودنت زيباست ، مي دانم
    آقا اگر تو برنمي گردي دليل آن
    در چشمهاي پر گناه ماست ، مي دانم
    کي بازميگردي ، برايم بودن با تو
    زيباترين آرامش دنياست ، مي دانم
    تو باز مي گردي اگر امروز نه ، فردا
    از آتشي که در دلم پيداست ، مي دانم

    با توام اي دشت بي پايان سوار ما چه شد
    يکه تاز جاده هاي انتظار ما چه شد؟
    آشناي" لا فتي الا علي" اينجا کجاست؟
    صاحب" لا سيف الا ذوالفقار "ما چه شد؟
    چهارده قرن است، چهل منزل عطش پيموده ايم
    التيام زخم هاي بي شمار ما چه شد؟
    چشم يوسف انتظاران را کسي بينا نکرد
    روشناي ديده اميدوار ما چه شد؟
    ذوالجناحا! عصر ما چون عصر عاشورا مباد
    دشت را گشتي بزن، بنگر سوار ما چه شد؟
    باز اي"موعود" بي تو جمعه اي ديگر گذشت
    کُشت مارا بي قراري! پس قرار ما چه شد؟
    مي نشينيم تا ظهور سرخ مردي سبز پوش
    آن زمان ديگر نمي پرسيم بهار ما چه شد؟

    به اميد ظهور
    مهدي جهان دار


    خواستم بگويم، فاطمه دختر خديجه‌ي بزرگ است ديدم فاطمه نيست.
    خواستم بگويم، كه فاطمه دختر محمد (ص) است.
    ديدم كه فاطمه نيست.
    خواستم بگويم، كه فاطمه همسر علي است.
    ديدم كه فاطمه نيست.
    خواستم بگويم، كه فاطمه مادر حسين است.
    ديدم كه فاطمه نيست.
    خواستم بگويم، كه فاطمه مادر زينب است.
    باز ديدم كه فاطمه نيست.
    نه، اين‌ها همه هست و اين همه فاطمه نيست.
    فاطمه، فاطمه است.


    salam zahra joon merc khabaram kardi!felan
    سلام
    بسيار زيبا بود متقابلا شهادت زهراي مرضيه را تسليت عرض ميکنم
    موفق باشي
     <    <<    6   7   8   9      >