با توام اي دشت بي پايان سوار ما چه شد
يکه تاز جاده هاي انتظار ما چه شد؟
آشناي" لا فتي الا علي" اينجا کجاست؟
صاحب" لا سيف الا ذوالفقار "ما چه شد؟
چهارده قرن است، چهل منزل عطش پيموده ايم
التيام زخم هاي بي شمار ما چه شد؟
چشم يوسف انتظاران را کسي بينا نکرد
روشناي ديده اميدوار ما چه شد؟
ذوالجناحا! عصر ما چون عصر عاشورا مباد
دشت را گشتي بزن، بنگر سوار ما چه شد؟
باز اي"موعود" بي تو جمعه اي ديگر گذشت
کُشت مارا بي قراري! پس قرار ما چه شد؟
مي نشينيم تا ظهور سرخ مردي سبز پوش
آن زمان ديگر نمي پرسيم بهار ما چه شد؟
به اميد ظهور
مهدي جهان دار