• وبلاگ : گل نيلوفر
  • يادداشت : ايام فاطميه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 133 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     


    بنام خدا . سلام خواهرم ! بابا بشدت مريضه آدرس وبلاگ را كه تقديم ميكنم بهتر ميتوانيد هم با احوال بابا با خبربشويد وهم اينكه بعلت ازيادمراجعه كننده آن وبلاگ من هرروز كه فراغت پيدا ميكنم سر ميزنم . حاج سيد امروز از مدينه زنگ زده بود الحمدلله سلامتي برقراره . خواهرت فاطمه www.farhangrabaza.blogfa.com
    يك راه ناب هم از طريق گوگل فقط نام جانباز ربذه نشين را جستجو كنيد. خواهرت فاطمه

    دلم هواي توکرده بگو چه چاره کنم...
    سلام
    با دلنوشته اي باعنوان(يادش بخير...)آپم.
    منتظر حضور سبز ونظرات سازنده شما هستم.
    اللهم عجل لوليک الفرج[گل]
    سلام دوست عزيز و بزرگوار

    ممنون از حضور و نظر گرمتون

    اميدوارم شهدا هميشه کمکتون کنند.

    با دو پست(کشف پيکر بي سر شهيد برونسي بعد از ?? سال در شرق دجله)و(يا زهرا....)منتظر حضور و نظرتون هستم.

    ازتون ميخوام براي هر دو پست نظر بديد.

    اللهم عجل لوليک الفرج


    ايشالله شهيد شي.
    شهادت بنده ي حقير
    التماس دعا
    + فاني 
    تو
    محصول آگاهي مني
    و من
    محصول جهل اين دنيا
    که آگاهانه
    تو را از من گرفت...

    "رسولزاده"

    + فاني 
    دلم عجيب براي فردايمان...

    فردا که نه،

    بي فرداييمان شور ميزند!
    + فاني 
    يـکـي مـي پـرســد انــدوه تــو از چـيـســت؟
    سـبـب سـاز سـکوت مـبـهـمـت چـيـست؟
    بـــرايــــش صـــادقـــانــــه مــي نــــويســم
    بــراي آنــکــه بــايــد باشـــد و نيــســت
    + فاني 

    اگر غرور نبود؛

    چشمهايمان به جاي لبهايمان سخن نميگفتند،

    و ما کلام محبت را در ميان نگاه‌هاي گهگاهمان،

    جستجو نمي کرديم.
    سلام دوست خوبم وب قشنگي داري
    خوشحال ميشم به منم يه سري بزني
    اگه اومدي راي و نظر يادت نره


    mamnonam az hozoreton zahraye aziz

    eltemase doa

    + سالار 
    از بزرگي پرسيدند زندگي خود را بر چند اصل بنا کردي؟

    فرمود چهار اصل ....

    دانستم رزق مرا ديگري نميخورد پس آرام شدم

    دانستم که خدا مرا ميبيند پس حيا کردم

    دانستم که کار مرا ديگري انجام نميدهد پس تلاش کردم

    دانستم که پايان کارم مرگ است پس محيا شدم ...

    اي يار ما دلدار ما اي عالم اسرار ما
    اي يوسف ديدار ما اي رونق بازار ما
    نک بردم امسال ما خوش عاشق آمد پار ما
    ما مفلسانيم و تويي صد گنج و صد دينار ما
    ما کاهلانيم و تويي صد حج و صد پيکار ما
    ما خفتگانيم و تويي صد دولت بيدار ما
    ما خستگانيم و تويي صد مرهم بيمار ما
    ما بس خرابيم و تويي هم از کرم معمار ما


    اي يار ما دلدار ما اي عالم اسرار ما
    اي يوسف ديدار ما اي رونق بازار ما
    نک بردم امسال ما خوش عاشق آمد پار ما
    ما مفلسانيم و تويي صد گنج و صد دينار ما
    ما کاهلانيم و تويي صد حج و صد پيکار ما
    ما خفتگانيم و تويي صد دولت بيدار ما
    ما خستگانيم و تويي صد مرهم بيمار ما
    ما بس خرابيم و تويي هم از کرم معمار ما

    + سالار 
    از بزرگي پرسيدند زندگي خود را بر چند اصل بنا کردي؟

    فرمود چهار اصل ....

    دانستم رزق مرا ديگري نميخورد پس آرام شدم

    دانستم که خدا مرا ميبيند پس حيا کردم

    دانستم که کار مرا ديگري انجام نميدهد پس تلاش کردم

    دانستم که پايان کارم مرگ است پس محيا شدم ...


     <      1   2   3   4   5    >>    >