• وبلاگ : گل نيلوفر
  • يادداشت : نوروز90مبارك
  • نظرات : 1 خصوصي ، 66 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    " فريدون مشيري "


    بوي باران، بوي سبزه، بوي خاک،
    شاخه‌هاي شسته، باران‌خورده پاک،
    آسمانِ آبي و ابر سپيد،
    برگ‌هاي سبز بيد،

    عطر نرگس، رفص باد،
    نغم? شوق پرستوهاي شاد
    خلوتِ گرم کبوترهاي مست

    نرم‌نرمک مي‌‌رسد اينک بهار
    خوش به‌حالِ روزگار

    خوش به‌حالِ چشمه‌ها و دشت‌ها
    خوش به‌حالِ دانه‌ها و سبزه‌ها
    خوش به‌حالِ غنچه‌هاي نيمه‌باز
    خوش به‌حالِ دختر ميخک که مي‌خندد به ناز

    خوش به‌حالِ جام لبريز از شراب
    خوش به‌حالِ آفتاب

    اي دلِ من گرچه در اين روزگار
    جام? رنگين نمي‌پوشي به کام
    باد? رنگين نمي‌بيني به‌ جام
    نُقل و سبزه در ميان سفره نيست
    جامت از آن مي که مي‌بايد تُهي‌ست

    اي دريغ از تو اگر چون گُل نرقصي با نسيم
    اي دريغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
    اي‌ دريغ از ما اگر کامي نگيريم از بهار

    گر نکوبي شيش? غم را به سنگ
    هفت‌رنگش مي‌شود هفتاد رنگ....[گل][گل]

    پاسخ

    .روي تو را ز چشمه نور آفريده اند / لعل تو از شراب طهور آفريده اندخورشيد هم به روشني طلعت تو نيست / آيينه تو را ز بلور آفريده اندپنهان مکن جمال خود از عاشقان خويش / خورشيد را براي ظهور آفريده اند . . ..