• وبلاگ : گل نيلوفر
  • يادداشت : تشنه ي امام زمان(عج)
  • نظرات : 0 خصوصي ، 199 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    6   7   8   9   10    >>    >
     


    اي غايب از نظر ها کي مي شود بيايي

    ما را زغم رها کن بر درد ما دوايي

    اي حسن بي نظيرت کرده مرا اسيرت

    نا ديده در کمندم دردا از اين جدايي

    من در خيال خالت در حسرت نگاهم

    ترسم که طي شود عمر اي نازنين نيايي

    خود باعث حجابم بس که دلت شکستم

    شرمنده ي تو هستم تو غايت وفايي

    sلام ايميلتو مي دي

    ========================================
    =============###======##=======###======
    =======#======##======##======###=======
    ======###=====#############==###========
    ========##=####===========#####====###==
    ========###===================######====
    ==###==##=======================###=====
    ===####===========================##=##=
    ====##====================###======###==
    ====#===================#######=====#===
    ===##===================########====##==
    ===#=====####===========#######======#==
    ===#======###==============##========#==
    ===##===========================#===##==
    ===##==========================#====##==
    ====##=======================##====##===
    =====##==####============####=====##====
    ======##====##############=======##=====
    =======###=====================###======
    ==========###===============###=========
    ============#################===========
    ===================###==================
    ===================###==================
    ===================###==================
    اي كه هزار، هزار شمع در انتظار يك نگاه تو سوختند . شوري است عشق تو و دلنشين غمي است به انتظار قدم‌‌هايت زيستن، بدان كه مصراع زندگيم با قافيه تو پايان خواهد يافت. بيا كه اگر تو بيايي تمامي شب‌هاي يلداي غم سپيده صبح را مهمان هميشگي دلم خواهد كرد... نمي‌دانم آيا دل كوچكم تا ظهور تو در تكاپو است يا تا غروب آرزوهايش چيزي نمانده.... اما ... غمگين‌ام و مي‌ترسم كه دلم از جنب و جوش بيافتد و تو نيايي.... افسوس، من و كلمات مجنونم شايد روز آمدنت را نبينيم من به همه كساني كه آن روز تو را مي‌بينند و در دو سوي خيابان‌ها قلبهاي سبزشان را به تو هديه مي‌دهند، حسوديم مي‌شود
    + اخراجي 


    سلام

    ممنون كه سر زديد

    شعرتون جالب بود

    به اميد بهروزي


    خودم را گذاشتم جاي تو

    ديدم کسي نيست جاي من...

    چگونه به گناه آلوده باشم در حالي که هميشه نگاهت به من بوده و برايم اشک ريخته اي ؟

    سلام دوست عزيز

    با بررسي يک سري از فيلم هاي هاليوودي که قسمت اول آن فيلم (گنجينه ملي )است به روزم

    منتظر نظراتت

    اللهم عجل لوليک الفرج


    گاهي که دلمبه اندازهء تمام غروبها مي گيرد
    چشمهايم را فراموش مي کنم
    اما دريغ که گريهء دستانم نيز مرا به تو نمي رساند
    من از تراکم سياه ابرها مي ترسم و هيچ کس
    مهربانتر از گنجشکهاي کوچک کوچه هاي کودکي ام نيست
    و کسي دلهره هاي بزرگ قلب کوچکم را نمي شناسد
    و يا کابوسهاي شبانه ام را نمي داند
    با اين همه ، نازنين ، اين تمام واقعه نيست
    از دل هر کوه کوره راهي مي گذرد
    و هر اقيانوس به ساحلي مي رسد
    و شبي نيست که طلوع سپيده اي در پايانش نباشد
    از چهل فصل دست کم يکي که بهار است(؟)

    + فاني 

    شب بود باران نمي باريد……….شکوفه لبخند نمي زد…………
    اولين شب بود و پي اش هزار شب و پيشش هيچ شب…………..
    از آسمان برف مي آمد و تو نگاهت را در کوله باري خواستني گذاشتي و عزم رفتن کردي………
    فاصله ي نگاه تو تنها به اندازه ي يک نت بود………
    نه يک پرده…….تنها نيم پرده………..ديگر اشک هايم هم برايت حرمت نداشت……………
    به پنجره((ها))
    کردم…………….چقدر برف….:
    .((عزيز امشب نرو برف هم بهانه اي است براي نرفتتنت………))
    و تو ………….ساده حتي بي هيچ لبخندي يا حتي کلامي رفتي……….. و امروز فرداي ديشب……………………عجب فاصله ي نگاهمان را زياد کردي………….(؟)

    + فاني 
    وقتي نگاهت غمگين است قطره هاي پشت شيشه هم بغض مي کنند…………نگاهت بي آواز است حتي باران هم شوقي براي بارش ندارد……..وقتي لبخندت ماتمکده ي چشم هاي باراني ات مي شود چکاوک حتي در باران هم مي ميرد……………وقتي نگاه زيبايت بي باران است ديگر آمدن بهار هم بهانه اي مي شود براي فصل ها…………مگر ميشود غريب باران غم نگاهت را ت…حمل کند و آن را به تنهايي به دوش بکشد؟ وقتي صداي نگاهت ديگر مرا صدا نمي کند………..ديگر هيچ بهانه اي براي لبخند نگاه من نيست………………بگذار حداقل غم غمگيني نگاه تو را به دوش باران بکشم……….مي دانم نمي خواهي ولي بگذار سهيم غمگيني نگاهت باشم……………صداي نگاهم که براي غم چشمانت مي گريد پيشکش نداشتن من در دل بي انتهايت…………….(؟)

    دچار يعني

    عاشق

    و فکر کن که چه تنهاست

    اگر ماهي کوچک دچار ابي درياي بيکران باشد

    سلام اجي خوبي ي ؟

    اين جمعه ام پررررررررررررررررر

    + فاني 
    انسان غافل از خدا در عاقبت اعمال و كردار خود نمى‏انديشد و براى ارضاى تمايلات و غرايز سركش خود حد و مرزى را نمى‏شناسد و اين نماز است كه او را در شبانه روز پنج بار به ياد خدا مى‏اندازد و تيرگى غفلت را از روح و روانش پاك مى‏سازد.

    + فاني 
    تو که در باور مهتابي عشق
    رنگ دريا داري
    فکر امروزت باش
    به کجا مي نگري
    زندگي ثانيه ايست
    وسعت ثانيه را مي فهمي
    مي شود مثل نسيم
    بال در بال چکاوک
    بوسه بر قلب شقايق بزنيم
    بودنت تنها نيست
    تو خدا را داري
    و من آرامش چشمان تو را ....
    + فاني 
    از اينکه فردا پرواز کني نترس

    فردا هم روزي از روزهاي زندگي توست

    نترس از اينکه ثانيه هاي زندگيت چرا دير حرکت مي کنند به سوي فردا

    نترس از اينکه عشق تا فردا شايد به سراغت نيايد!

    نترس از اينکه دلت را جايي جا گذاشتي و الان اينجايي!!!

    هر رور تو ...يک تجربه خواستني است

    شايد بايد اين گونه مي شد تا معني زندگي را ياد بگيري!

    فردا هم روز توست نترس تو موفق مي شوي...

    به نيمه پر قلبت نگاه کن...

    تو هنوز هم دلت درياست

    خودت نميداني...(؟)

    + فاني 
    گاهي که دلمبه اندازهء تمام غروبها مي گيرد
    چشمهايم را فراموش مي کنم
    اما دريغ که گريهء دستانم نيز مرا به تو نمي رساند
    من از تراکم سياه ابرها مي ترسم و هيچ کس
    مهربانتر از گنجشکهاي کوچک کوچه هاي کودکي ام نيست
    و کسي دلهره هاي بزرگ قلب کوچکم را نمي شناسد
    و يا کابوسهاي شبانه ام را نمي داند
    با اين همه ، نازنين ، اين تمام واقعه نيست
    از دل هر کوه کوره راهي مي گذرد
    و هر اقيانوس به ساحلي مي رسد
    و شبي نيست که طلوع سپيده اي در پايانش نباشد
    از چهل فصل دست کم يکي که بهار است(؟)


     <    <<    6   7   8   9   10    >>    >