سايه اي بود و پناهي بود و نيستلغزشم را تکيه گاهي بود و نيست
سخت دلتنگم کسي چون من مبادسوگ حتـي قسمت دشمن مبــاد
بــاورم نيست اين من نـابــاورم روي دوش خويش او را مي برم