دنيا بدون فاطمه دنيا نمي شود / يک مدتي است بغض علي وا نمي شود يک مدتي است فاطمه دردانه رسول / از بستر مريضي خود پا نمي شود محبوبه محمد و ليلاي مرتضي / ديگر براي روزه محيا نمي شود ديگر کسي از پس آن روز لعنتي / سنگ صبور زينب کبري نمي شود ام اليجيب هاي حسن رو به آسمان / اما چه سود درد مداوا نمي شود پيراهن سياه خود آماده کن! حسين / مادر دگر ز بستر خود پا نمي شود چند اند دختران که ناز پدر کشند / هر دختري که ام ابيها نمي شود دنيا زنان پاک بسي ديده است و ليک / هر عصمتي که عصمت زهرا نمي شود دنيا شنيد رايحه ي عطر فاطمي / گشتند و ليک حيف که پيدا نمي شود شاعر بدون او نفسم حبس مي شود / دنيا بدون فاطمه دنيا نمي شود