سال ها گريه کن ِ حضرت زهرا هستماز ازل معتکف هيئت زهرا هستم چشم باراني من هديه شده از مادرمورد مغفرت و رحمت زهرا هستم
با همه بار گناهي که به گردن دارمباعث درد و غم وزحمت زهرا هستم اين عزاداري ما رفع بلا خواهد کردچون که تحت نظر دولت زهرا هستم فاطميه شب و روزش غم و اندوه من استنوحه خوان ِ همه ي غربت زهرا هستم کوچه و پنجه ي زهرا و کمربند عليجذبه ي حيدري قدرت زهرا هستم واي از پشت در و ميخ در و آتش و دودزخمي جلوه ي يک همت زهرا هستم از علي گفت و فداي دو يد حيدر شدمتعجب شده ي غيرت زهرا هستم آن قدر سخت قدم زد که علي مي گويدغصه دار کمر و قامت زهرا هستم علي از چادر خاکي گلش مي نالدکه زمين خورده ي اين عفت زهرا هستم