هنوز صداي سم اسبان بر پيکر عاشورائيان، قلبت را مي فشرد. ابوعبيد ثقفي ...
ادامه دست هايت، ستون خيمه هاي کربلاست که در آتش مي سوزد و شمشير مي زند.بتاز با اسبِ رها در توفان هاي اين حوالي.به آتش بکش خاک مغموم و نا سپاس را.بريز قطره قطره خون ابليسانِ دوزخ نفس را.بزرگي قيام تو از صفحه تاريخ زدوده نخواهد شد. . اي مرد... ، تو را مي خوانند؛ کودکاني که هراسشان را به تاريکناي بيابان کشانده اند.تو را مي خوانند؛ سرهايي که بر فراز نيزه ها، آهنگ آزادي سر دادند. چند سال است که خون بي گناهي شش ماهه، در قساوت اندوهي سه شعبه، بال بال مي زند.با هر ماجرايي، کمرت شکست، با هر سنگي که به پيشاني حسين ، نشست، پير شدي. با هر تيري، مُردي و زنده شدي.هر تازيانه که بر طفلان حسين ، فرود مي آمد، زخمي بود که بر جسمت، به يادگار ماند...
اکنون هنگامه قيام است.... برخيز مختار... موج بزن پا به پاي فرات....
....................................................
حضرت امام جعفر صادق (ع) :
(پس از حادثه كربلا)، هيچ زني از زنان آرايش نكرد و خضاب نزد، تا زماني كه مختارثقفي، سر بريده ابن زياد و عمر سعد را براي ما فرستاد...
اللهم عجل لوليک الفرج مولانا صاحب العصر و الزمان...
دلهايتان شوريده نينوا ... يازهرا...