• وبلاگ : گل نيلوفر
  • يادداشت : چهل روزوشب...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 56 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    »» مداد

    پسرک پدربزرگش را تماشا کرد که نامه اي مي نوشت .

    بالاخره پرسيد :
    - ماجراي کارهاي خودمان را مي نويسيد ؟ درباره ي من مي نويسيد ؟
    پدربزرگش از نوشتن دست کشيد و لبخند زنان به نوه اش گفت :
    - درسته درباره ي تو مي نويسم اما مهم تر از نوشته هايم مدادي است که با آن مي نويسم .
    مي خواهم وقتي بزرگ شدي مانند اين مداد شوي .
    پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چيز خاصي در آن نديد .
    - اما اين هم مثل بقيه مدادهايي است که ديده ام - بستگي داره چطور به آن نگاه کني . در اين مداد 5 خاصيت است که اگر به دستشان بياوري ، تا آخر عمرت با آرامش زندگي مي کني .
    صفت اول :
    مي تواني کارهاي بزرگ کني اما نبايد هرگز فراموش کني که دستي وجود دارد که حرکت تو را هدايت مي کند .
    اسم اين دست خداست .
    او هميشه بايد تو را در مسير ارده اش حرکت دهد .
    صفت دوم :
    گاهي بايد از آنچه مي نويسي دست بکشي و از مداد تراش استفاده کني . اين باعث مي شود مداد کمي رنج بکشد اما آخر کار ، نوکش تيزتر مي شود .
    پس بدان که بايد رنج هايي را تحمل کني چرا که اين رنج باعث مي شود انسان بهتري شوي .
    صفت سوم :
    مداد هميشه اجازه مي دهد براي پاک کردن يک اشتباه از پاک کن استفاده کنيم .
    بدان که تصيح يک کار خطا ، کار بدي نيست . در واقع براي اينکه خودت را در مسير درست نگهداري مهم است.
    صفت چهارم :
    چوب يا شکل خارجي مداد مهم نيست ، زغالي اهميت دارد که داخل چوب است .
    پس هميشه مراقبت درونت باش چه خبر است .
    صفت پنجم :
    هميشه اثري از خود به جا مي گذارد .
    بدان هر کار در زندگي ات مي کني ردي به جا مي گذارد و سعي کن نسبت به هر کاري مي کني هوشيار باشي و بداني چه مي کني .