من آن خاکم به زير پا
ولي مغرور، مغرورم...
به تاريک منم تاريک
ولي پرنور، پرنورم....
اگه گلبرگه بي آبم
به شبنم رو نمي آرم...
اگه تشنه تو خورشيدم
به سايه تن نمي کارم...
من آن دردم که هر جايي
پي مرهم نمي گردم...
چه غم دارم اگر دنيا
به کام من نمي چرخه...
من آن عشقم که با هرکس
سر سفره نمي شينه...
من آن شوقم که اشکامو
به جز محرم نمي بينه...
اگه من ساقه ي خشکم
به دريا دل نمي بندم...
اگه بارون پرپر بارم
چه مغرورم، چه مغرورم ، چه مغرور....