• وبلاگ : گل نيلوفر
  • يادداشت : به يمن آمدنت
  • نظرات : 0 خصوصي ، 91 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    6   7      >
     
    سلام
    زيبا نوشتيد
    انشالله که دعاتون مستجاب بشه

    زيبا بود

    اين چه جور نقشه اي هست؟

    بسم رب المهدي
    بسم رب المهدي
    اي منتظران گنج نهان مي آيد

    آرامش جان عاشقان مي آيد

    بر بام سحر طلايه داران ظهور

    گفتند که صاحب الزمان مي آيد
    سلام شما خوبيد تعجب يك سري به فقير وفقرا زديد مطلب خوبي بود حتما اين هفته توي نشريه استفاده مي كنم
    + غريب 
    آقاي من؛
    روزهاي غريبي است،ظهـوركن...
    دهليزهاي شب زده را غرق نوركن...
    يك گوشه از جمـال تويعني تمام عشق...
    يا بازگـــرد، يا دل مـــــا را صــــــــــبوركن...

    خواهر بزرگوار سلام
    واقعا اين راسته که ميگن (هرچه از دل برآيد بردل نشيند)...
    مطلب زيباتون چون برآمده ازدل باصفا ونوراني شماهست بردل آدمي مي نشيند وماهم اي يوسف فاطمه (س)چشم انتظار آمدنت هستيم...
    اللهم عجل لوليک الفرج
    + ياسر 

    آمدنت

    چقدر تازه شده بود

    وقتي

    تکه هاي خورشيد را

    از لب پنجره

    جمع مي کردم

    رفتنت اما

    چقدر بوي کهنگي مي داد

    وقتي

    ستاره ها را

    پشت در مي ريختم.

    + ياسر 

    آمده بودم

    گنجشکهايت را

    براي

    درخت حياطمان

    قرض بگيرم

    تا فاصله ات

    پشت در رسيد

    يادم آمد

    خانه ي ما

    درخت که نه

    حياط هم نداشت...

    + ياسر 

    بچگي ام را جا گذاشته ام

    روي زانوهاي پدر

    ميان ذکر انگشتانش

    برمي گردم

    بچگي ام را برمي دارم

    اينبار

    جاي بوسه

    روي شانه هاي پدر

    خالي ست ...


    سلام
    دل نوشته زيبايي بود
    خيلي زيبا و پر از احساس
    خدا کند که بياييد

    الهم عجل لوليك الفرج

    سلام اي مهربان

    عالي نوشته اي دستمريزاد.

    شاد باشي هميشه

    سلام زهرا خانم
    بسيار زيبا بود معلومه کلامت از عمق دل بر خاسته که اينچنين بر دل مي نشيند واقعا بتو غبطه ميخورم چون از جمله منتظران واقعي هستي که غالب پستهايت بوي انتظار ميدهد منتظر منجي که در اين اوضاع و احوال نا مطلوب سخت بدان نيازمنديم
    شاد و سرافراز باشي


    مردم شهر همه منتظر يک مردند
    چه زماني رسد آن مرد ، خدا مي ‌داند
    برگها طعمه بي غيرتي پاييزند
    راز اين مرثيه زرد ، خدا مي‌ داند
    خنده غنچه گلها به حقيقت زيباست
    شايد اين است ره آورد ، خدا مي ‌داند

    سلام - ممنون از دعوتتون خيلي قشنگ و زيبا بود

    ولي به نقشه زياد اعتقادي ندارم

    گفتم به مهدي بر من عاشق نظر کن

    گفتا تو هم از معصيت صرف نظر کن
    گفتم به نام ناميت هر دم بنازم

    گفتا که از اعمال نيکت سرفرازم
    گفتم که ديدار تو باشد آرزويم

    گفتا که در کوي عمل کن جستجويم

    گفتم بيا جانم پر از شهد صفا کن

    گفتا به عهد بندگي با حق وفا کن

    گفتم به مهدي بر من دلخسته رو کن

    گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن

    گفتم دلم با نور ايمان منجلي کن

    گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن

    گفتم ز حق دارم تمناي سکينه
    گفتا بشوي از دل غبار حقد و کينه

    گفتم رخت را از من واله مگردان

    گفتا دلي را با ستم از خود مرنجان

    گفتم به جان مادرت من را دعا کن

    گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن

    گفتم ز هجران تو قلبي تنگ دارم

    گفتا ز قول بي عمل من ننگ دارم

    گفتم دمي با من ز رافت گفتگو کن

    گفتا به آب ديده دل را شستشو کن

    گفتم دلم از بند غم آزاد گردان

    گفتا که دل با ياد حق آباد گردان

    گفتم که شام تا دلها را سحر کن

    گفتا دعا همواره با اشک بصر کن

    گفتم که از هجران رويت بي قرارم

    گفتا که روز وصل را در انتظارم


    سلام

    متن بسيارزيبا و قشنگي نوشته اي دستت درد نكند

    انشاءالله كه مي آيد

    ممنون از دعوتت

    شاد باشي


    کجاي اي نگارم /
    زهجرت بي قررارم /
    ببين مولا شب روز /
    به لب ذکر تو دارم /
    بده مولا جوابم /
    زهجرت شکوه دارم /
    به اميد ظهور.
    سلام زيبا بود. ممنون از دعوتتون.
     <    <<    6   7      >