يادش بخير يادش بخير اون زمونا که خونم تو وطن بود
زيارت امام رضا {ع} هميشه کارمن بود
با چشم گريون اومدم يه شب برم بخونه
ديدم کفشامو يه نفر برده بيچکو چونه
يادش بخير يادش بخير اون زمونا که خونم تو وطن بود
زيارت امام رضا {ع} هميشه کارمن بود
اخ گريون شدم گريون شدم
اشکام شدن روونه
بيک فقير پاپتي تو دل گفتم ديونه
از قصه ي برهنه پا دلم گرفت بهونه
اي کاش تو دل بيک فقير نميگفتم ديونه
يادش بخير يادش بخير اون زمونا که خونم تو وطن بود
زيارت امام رضا {ع} هميشه کارمن بود
حالا که تو قربتمون ضريح تو دست من نيست
روحم هميشه غايبه روحي توي بدن نيست
اشکام شده يه رودخونه براي خاک خونه
واسه زيارت مشهد دارم ميشم ديونه
يکي بياد پيدا بشه روح منو بياره
پاهاي پاپتي من پا بفرار ميزاره
يادش بخير يادش بخير اون زمونا که خونم تو وطن بود
زيارت امام رضا {ع} هميشه کارمن بود
يادش بخير يادش بخير اون زمونا که خونم تو وطن بود
زيارت امام رضا {ع} هميشه کارمن بود