با تو اي فاطمه جان وقت ملاقات من است
رويت اي يار علي قبله ي حاجات من است
بر لب خوني من زمزمه ي يازهراست
نامت آرام دل و رمز فتوحات من است
وقت تنهايي من ياور و يارم بودي
بر تو اي دخت نبي فخر و مباهات من است
استخوان از گلويم، خار زچشمم بردار
گه نگاه و سخنت اوج مناجات من است
عاقبت شان نزول من و تو شد تاويل
سيلي،آيات تو زخم سر، آيات من است
تو و آن سينه ي مجروح، من و فرق دوتا
آن مدال تو اين طرح موالات من است