خلوت شبهاي سوت و کور نخلستان شکست
با صداي واعلي و واي حيدرحيدرت
شهر کوفه تا نگيرد انتقام بدر را
دست خود را بر نمي دارد پدر جان از سرت
با شمايي که امير کوفه ايد اينگونه کرد
الامان از کاروان دختر بي معجرت
مي روي اما براي صد هزاران سال بعد
ميل احسان مي نمايد غيرت انگشترت