پاره مي كنم
شيرازه ي اين تفكر تنها
تار مي بافم و پودش
ميان انباشتها گره كور
گم مي شود،هر بار
كه دار مي زنم
مادر بزرگ را از حرف هاي نخ نماي صد ساله اش
خيال بافته ام
چشم هاي خيس نشانه ي كهولت است