نترس از سنگسار آرزوها، منو تو خوابِ مردن آرزو كنمث كابوسِ اين روزا بمون و منو تو دستِ سنگا زير و رو كن تماشا كن چه بي وحشت هنوزم، اسير كينه ي اين پاره سنگام تماشا كن، تماشا كن هنوزم، بجز دستاي تو چيزي نمي خوام اگه تقديره دور از تو بمونم، اگه ممنوعه دستاتو بگيرمهمون بهتر كه تو سنگا بمونم، همون بهتر كه اين جوري بميرم
ببين تا سينه تو خاكم مث سنگ، ببين قلبِ منم مثل تو خونهببين اين بار شوخي نيست حالا ديگه پاي من و تو در ميونهنترس از سنگسارِ لحظه هامون،به من مثل شباي رفته خو كنمنو تو خاكِ برگشتن ببين و منو تو دست سنگا زير و رو كن