ما بيتاب، و نيايش بيرنگ
از مهرت لبخندي کن،
بنشان بر لب ماباشد که سرودي خيزد در خورد نيوشيدن تو
ما هستهي پنهان تماشاييم...
ز تجلي ابري کن، بفرست، که ببارد بر سر ما
باشد که به شوري بشکافيم،
باشد که بباليم وبه خورشيد تو پيونديم...