ديريست که ما منتظر روي تو هستيمما بند نجابت به تن اسم تو بستيمديريست که دلداده ما خانه نشين استجاي قدمش بوسه به صد چاک زمين استپلک دلم امشب به نبودت پر درد است اين فصل کبود از غم هجران تو سرد استاي ساقي دلهاي جهان مست نگاهتاين ماه فرومانده ز چشمان سياهتديريست که ما منتظر و خانه بدوشيم وقتي که قمر نيست همه تا رو خموشيم