پشت تنهايي من که رسيدي ،گوشهايت را بگير !اينجا سکوت ،گوش تو را کر ميکنداما !چشمهايت را باز کنتا بتواني لحظه لحظه ي اعدام ثانيه ها را نظاره کنيهجوم سايه هاي خيال،منظره اي به تو ميدهدکه ميتواني تنهايي مرا به خوبي ترسيم کني ... !