کاش همــان کودکــي بودم که ديشب زير نور ستــاره
حرفهــايش را از نگاهش ميشد خــوانــد
اما اکنون اگر فريــاد هم بزنم کســي نمي شــنود...
دل خوش کرده ام که ســــکــــــوت کرده ام
زير نور ماه. در لحظه اي که کسي اينجا نيست،
ســــکــــوت شکست نيست، ســــکــــوت مادر فريادهاست...
و ســـکــــوت رنگ معصوميت هاست...
دنيا را ببين...
بچه بوديم از آسمان باران مي آمد،
بزرگ شده ايم از چشمهايمان مي آيد...
بچه بوديم، درد دل را با هزار ناله مي گفتيم،
و همه مي فهميدند،
بزرگ شده ايم، درد دل را به صد زبان مي گوييم،
اما هيچ کس نمي فهمد
حال من مانده ام و اين همه شــــب و ســـتــــاره
که همزبان تنهايي هايم شده اند زير نور مـــاه
کاش صدايي از ســـکـــوتم شنيده مي شد تا در اين خلوت زير باران
محتاج اين همه ستاره نبودم...
کاش پگاهي گرم انتظار دلم را مي کشيد
در اين دنياي قاصـــدکي...[گل][گل]