• وبلاگ : گل نيلوفر
  • يادداشت : مادرم روزت مبارک
  • نظرات : 0 خصوصي ، 132 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    + وروجك 
    پيامي ميزنم اينك برايت / به جبران پيام هاي زيادت
    از آن بابت پيامي ميفرستم / بداني بنده هم هستم بيادت
    + وروجك 

    باز باران باريد!
    خيس شد خاطره ها!
    خوش به حال دل ابري هوا!
    هر كجا هستي باش!
    آسمانت آبي ودلت از غصه دنيا خالي
    + وروجك 
    اگر کليد دري را نداري قفلش نکن ، اگر کسي را دوست نداري خوارش نکن، اگر دست کسي را گرفتي رهايش نکن
    + وروجك 

    اگر کليد دري را نداري قفلش نکن ، اگر کسي را دوست نداري خوارش نکن، اگر دست کسي را گرفتي رهايش نکن
    + وروجك 
    اگر کليد دري را نداري قفلش نکن ، اگر کسي را دوست نداري خوارش نکن، اگر دست کسي را گرفتي رهايش نکن
    اگر به شما خبر برسد كه يك نفر براي شما دعا كرده و از خدا طلب خير نموده است . وقتي متوجه مي شويد چه احساسي نسبت به او پيدا مي كنيد؟ يقينا ارادت و دوستي شما نسبت به او بيشتر خواهد شد. حالا آن شخص ، كسي است كه آنقدر نزد خدا عزيز و با آبرو است كه اگر چيزي از خدا بخواهد ، خواسته اش را رد نمي كند . يعني دختر رحمت للعالمين ، فاطمه زهرا سلام الله عليها باشد ، نسبت به او چه حسي پيدا مي كنيد ؟

    امام حسن عليه السلام مي فرمايد :
    مادرم فاطمه را ديدم كه در محراب عبادتش در شب جمعه ايستاده بود و به ركوع و سجود نرفت تا سپيدي صبحگاهان دميد و از او شنيدم كه مؤمنان و مؤمنات را با نام و نشان دعا مي كرد اما دعايي براي خود نمي نمود. (دلايل الأمامه ، طبري ص 52 )
    نكته مهمي كه در اين جمله نظر من را به خود جلب كرده ، اين است كه امام مجتبي عليه السلام مي فرمايد كه مادرم با نام و نشان تك تك مؤمنين و مؤمنات را به زبان آورده و دعا مي كند. واقعا مردم تصور اين را هم نمي كردند كه شخصيتي همچون فاطمه زهرا سلام الله عليها در قنوت نماز، نام آنها را تك تك بر زبان مي آورد.


    همانگونه كه پرنده دانه را از ميان سنگها و خاشاك جدا مي كند ، حضرت زهرا سلام الله عليها در صحراي محشر محبين و دوستان خود را از ميان ديگران جدا مي كند.
    محمد بن مسلم ثقفي مي گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مي فرمود:
    «
    لفاطمه وقفه علي باب جهنم ، فاذا كان يوم القيامه كتب بين عيني كل رجل: مؤمن او كافر، فيؤمر بمحب قد كثر ذنوبه الي النار، فتقرأ فاطمه بين عينيه محبا فتقول: الهي و سيدي سميتني فاطمه و فطمت بي من تولائي و تولي ذريتي من النار، و وعدك الحق، و أنت لا تخلف الميعاد

    فيقول الله عزو جل:
    «صدقت يا فاطمه، أني سميتك فاطمه، و فطمت بك من أحبك و تولاك و أحب ذريتك و تولاهم من النار و وعدي الحق و أنا لا أخلف الميعاد.»

    در روز رستاخيز ، صديقه طاهره نزديك درب دوزخ مي ايستد و نيايشگرانه رو به خدا مي گويد :
    الهي و سيدي ، سَمَّيتَني فاطمه...
    خداي من ! سالار من ! نام مرا فاطمه برگزيدي و وعده كردي كه به مهر خويش مرا و دوستداران نسل مرا از آتش در امان خواهي داشت. بارخدايا ! وعده ي تو حق است و تويي كه در وعده هايت تخلف نمي كني .
    از جانب خدا ندا ميرسد :
    هان اي فاطمه ! درست گفتي من تورا بدين نام نامگذاري كردم و تو و دوستداران تو و نسل تو را كه ولايت تو و نسل تو را داشته باشند ، همه را از آتش دوزخ در امان داشته ام .درست مي گويي ، وعده ام حق است و من در وعده هاي خويش تخلف نمي ورزم ... (بحار ج43 ص 15 )

    كي ديگر از نكته هايي كه دانستن آن محبت ما را در مورد اين مادر مهربان بيشتر مي كند ، اين است كه آن حضرت نه تنها به فكر آخرت محبين يعني بلكه همچون مادري دلسوز به فكر لحظه لحظه فرزندان خود است .

    و فاطمه كيست ؟
    ريشه اين كلمه فَطَمَ است . فَطَمَ به چه معناست ؟ به معناي جدا كردن .
    پيامبر خدا رو به دخترشان فرمود : يا فاطمه أتَدرين لِمَ سَمَّيتَ فاطمه ؟
    اي فاطمه آيا مي داني براي چه فاطمه نام گرفتي؟
    قال علي (ع) : لم سميت ؟
    علي عليه السلام گفت: براي چه؟
    قال : لأنها فُطِمَت هي و شيعتها من النار. ( بحار الانوار ج43 ص 14 )
    پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود:براي اينكه او و شيعيانش از آتش جهنم جدا شده اند.


    .

    نمي‌دانم چه بگويم؟ بسيار گفتم و بسيار ناگفته ماند.

    در ميان همه جلوه‌هاي خيره كننده‌ روح بزرگ فاطمه، آنچه بيشتر از همه براي من شگفت‌انگيز است اين است كه فاطمه همسفر و همگام و هم‌پرواز روح عظيم علي است او در كنار علي تنها يك همسر نبود، كه علي پس از او همسراني ديگر نيز

    داشت. علي در او به ديده يك دوست، يك آشناي دردها و آرمان‌هاي بزرگش مي‌نگريست و انيس خلوت بيكرانه و اسرارآميزش و همدم تنهايي‌هايش.

    اين است كه علي هم او را به گونه‌ ديگري مي‌نگرد و هم فرزندان او را
     <      1   2   3   4   5    >>    >