• وبلاگ : گل نيلوفر
  • يادداشت : چه دردي است در ميان جمع بودن
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + اين من بي تو خراب 
    عزيزم چقدر متاثر شدم .
    من پدرم زندس اما وجودم اصلا براش مهم نيست .شايد باورت نشه اما تاحالا يه بارم نگفتم بابايي چون پيشم نبوده که اينقد صميمي بشيم .درواقع ميتونم بگم حستو اصلا نميتونم درک کنم چون محبتي از پدر نديدم .
    + فاني 


    گاهي گمان نميکني و ميشود

    گاهي نميشود که نميشود

    گاهي هزار دوره دعا بي اجابت است

    گاهي نا گفته قرعه بنام تو ميشود

    گاهي گداي گدايي و بخت با تو نيست

    گاهي تمام شهر گداي تو ميشود



    سلام آبجي ممنون از شعر قشنگت

    ريزد اگر بر تو نگاهم هيچ

    باشد به عمق خاطره ام جاي ات

    فرياد من به گوشت اگر نايد

    از ياد من نرفته سخن هايت

    چه زباني

    صادق تر و زلال تر و بي رياتر از

    زباني که کلماتش نه لفظ است و نه خط؛ اشک است.

    و هر عبارتش ناله اي، ضجه ي دردي، فرياد عاشقانه ي شوقي!

    دکتر علي شريعتي[گل][گل][قلب]


    کاش ميشد هيچ کسي تنها نبود

    کاش ميشد ديدنت رويا نبود

    گفته بودي با تو مي مانم ولي...

    رفتي و گفتي که اينجا جا نبود

    ساليان سال تنها مانده ام

    شايد اين رفتن سزاي ما نبود

    من دعا کردم براي بازگشت

    دست هاي تو ولي بالا نبود

    باز هم گفتي که فردا ميرسي

    کاش روز ديدنت فردا نبود

    پاسخ

    عزيزم تنهام خيلي تنها ولي وقتي فكر ميكنم دوستان گلي مثل شما دارم از تنهايي در ميام دوستت دارم گلم
    چه دردي است در ميان جمع بودن

    ولي در گوشه اي تنها نشستن

    براي يگران چون کوه بودن

    ولي در قلب خود آرام شکست

    براي هر لبي شعري سرودن

    ولي لب هاي خود همواره بستن

    مثل هميشه عاليه

    هر دوتا شعر و خيلي دوست دارم

    مخصوصا اون اوليه

    جفتشون خيلي قشنگ و پر معنين

    پاسخ

    مرسي گلم

    سلام آبجي آپت مثل هميشه عالي بود
    کوله بارت را که برداشتي
    ريختم شکستم و ذوب شدم
    مي ترسيدم از ان مسير که امده اي
    باز نگردي...
    مي ترسيدم راهمان يکي نباشد...
    مي ترسيدم بگويي:
    (بسيار خوب وقت رفتن است)
    ترسيدم ريختم شکستم و ذوب شدم
    اما ناگهان دستانم را گرفتي
    و باز همان نگاه آتشين...
    و گفتي برويم که مسير زندگي ما يکي است))

    [قلب][گل][گل]

    پاسخ

    سلام ابجي گلم ممنونم از شعر قشنگتون دست گلت درد نكنه بازم منتظرت هستم دوست دارم موفق باشي